[
و فرمود : ] از خدا بترسید ، ترسیدن وارستهاى که دامن به کمر زده و خود را آماده ساخته ، و در فرصتى که داشته کوشیده و ترسان به راه بندگى تاخته و نگریسته است در آنجا که رخت بایدش کشید و پایان کار و عاقبتى که بدان خواهد رسید . [نهج البلاغه]
« شبی که مرا به آسمان ها بردند به هیچ دری و حجابی و هیچ درخت و برگ و میوه و کلوخی از یاقوت نرسیدم جز آن که بر آن نوشته بود «علی علی علی» و نام علی بر هر چیز نوشته شده حتی بر صورت خورشید و ماه و آب و سنگ و برگ و درخت».