خداوند ـ تبارک و تعالی ـ، شخصی را دوست دارد که در میان جمعیّت، بی آن که هرزه درایی کند و ناسزایی گوید، شوخ باشد، با تفکّرش تنها شود، با عبرت ها خلوت گزیند، و با نماز، شب زنده داری کند . [امام باقر علیه السلام]
محمد بن اسحاق گفت: ابوسفیان به مدینه آمد تا با رسول خدا صل الله علیه و آله تجدید عهد کند ، ولی پیامبر صل الله علیه و آله نپذیرفت. او نزد علی علیه السلام آمد و گفت:
آیا پسر عمویت امان نامه ای برای ما می نویسد؟ آن حضرت فرمود:
پیامبر صل الله علیه و آله وقتی تصمیم به کاری بگیرد، هرگز از آن بر نمی گردد. حسن بن علی علیه السلام که 14 ماهه بود، با زبان عربی روشن فرمود:
ای فرزند صخر! بگو: لا اله الا الله ، محمد رسول الله؛ تا نزد جدم، رسول خدا صل الله علیه و آله ، برایت شفاعت کنم.
ابوسفیان شگفت زده شد. علی علیه السلام در حالی که حسن علیه السلام در حال راه رفتن بود- فرمود:
سپاس خدایی را که در ذریه محمد صل الله علیه و آله نظیر یحیی بن زکریا قرار داد.
فرهنگ جامع سخنان امام حسن علیه السلام، ص 31-30، نقل از الخرائج و الجرائح 236:1 ح1